حس عجیبی داشت،  انگار می دونست این دفعه برگشتنی نیست!
اضطراب داشت که چه جوری با مادر خداحافظی کنه...
با خودش می گفت: «یعنی الان چی می خواد بگه، من که طاقت ندارم بشنوم...»
فکر می کرد الان قراره بشنوه که پسرم زود برگرد! من رو تنها نذار و زود به زود بهم زنگ بزن و...
بالاخره دلش رو زد به دریا و رفت جلو،   دست مادر رو بوسید و از زیر قرآن ردش کرد...
منتظر شنیدن شد که یه دفعه مادر گفت:
"خداحافظ پسرم، سلام من رو به حضرت زهرا(س)برسون"

شنیدم موقع نگاه آخر زیر لب میگفت:یا زهرا (س)مادر من رو هم در زمره ی مادران شهدا قرار بده...

نظرات شما عزیزان:

م صادقی

ساعت21:04---11 دی 1391

[وب سایت]

مثل همیشه زیباست باور کن از خواندن مطالب تکراری که قبلا همین جا دیدم هم سیر نمیشم موفق باشی

yadollahi

ساعت11:17---26 مرداد 1391

[وب سایت]

سلام و احترام...
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
اه!! بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در اب
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که روی گسل زلزله هاست
باز میپرسمت از مسئله دوری و عشق
وسکوت تو جواب همه مسئله هاست...
اللهم عجل لولیک الفرج
منتظر حضور گرم شما هستم...موفق وسربلند باشی..

طیبی راد

ساعت18:44---24 مرداد 1391

[وب سایت]

با سلام و آرزوی توفیق و قبولی طاعات برای شما دوست عزیزم و عذر خواهی از این که دیر بهت سر می زنم . سرم خیلی شلوغه ببخشید.

...

ساعت16:10---27 تير 1391

[وب سایت]

سری به کلبه منم بزن

محمد علی جواهرزاده

ساعت15:02---27 تير 1391

[وب سایت]

سلام دوست عزیز ممنو ن از سری که میزنی
باور کن خیلی سرم شلوغه
شماببخشید
واقعا این پستت محشر بود
موفق باشی دوست گلم

مهدی (نردبام آسمان)

ساعت12:52---27 تير 1391

[وب سایت]

سلام
مطالب جدیدتون زیبا و خواندنی هستند . یاد و خاطره شهدا همیشه دل را صیغل می دهد و باعث آرامش می شود . ممنون از حضور شما همسنگر عزیز
یاعلی

.................

ساعت11:05---27 تير 1391

[وب سایت]

سلام..ممنون از حضورت
وبلاگت بسیار زیبا و جالبی داری
امیدوارم موفق باشی
دعا فراموئش نشه

امیرمحمد

ساعت12:53---25 تير 1391

[وب سایت] - [ایمیل]

سلام واقعا محشر بود!!!
لینکت کردم

حیدری

ساعت23:11---16 تير 1391

گفتم که فرقی نداره. هر دو بر یک معیار انتخاب سوال می کنن. وقتی موفق می شین که سوالات رو بررسی کنین و خوب یاد بگیرین. وقتی که خودتون بخواین. مهم نیست کدوم آزمون رو شرکت می کنین. هر دوتاش خوبه.اما بهتون توصیه می کنم از برنامه من استفاده نکنین. آخه هر کس طبق توان خودش برنامه می ریزه و هر کس طبق سلیقه خودش. پس لطفا اگه می خواین خودتون برنامه ای انتخاب کنین بهتره خودتون بریزین تا تحمیلی نباشه و راحت تر بتونین اجراش کنین.
موفق باشین.
یا علی

حیدری

ساعت23:10---16 تير 1391

موفق باشین.
ان شاء الله کنکور هم همین طور باشین

سید

ساعت14:03---16 تير 1391

[وب سایت]

سلام.
ممنون از حضورتان.
خب داشتم دنبال قرآن در کلام و خاطرات شهدا می گشتم که وبلاگ شما رو دیدم.
اگر مطلبی درباره این موضوعات داشتید خیلی خوب بود

سید

ساعت12:40---16 تير 1391

[وب سایت]

سلام.
جالب بود.
بااجازه شما و شهدایی که در وبلاگتون هست ویلاگ شما رو لینک کردم.

حیدری

ساعت21:49---15 تير 1391

اسخ:من تو همشون شرکت کردم. منتها فقط برنامه اونا رو تو آزمون اول اجرا کردم و بقیه با برنامه خودم پیش رفتم.
اون برنامه هم تغریبا برای رشته ها یکسانه. من هم اول مث شما فکر می کردم. و عوض کردم راه خودمو.
گزینه دو می گفت یک ساعت و رب فلان درس یه رب استراحت. باز یک ساعت و رب فلانم درس و یک ربع استراحت. من با این شیوه پیش رفتم و وقت هم کم آوردم. بعد اومدم و برنامه خودم رو ریختم. دو درس صبح و دو درس بعد از ظهر و یک درس هم شب.درس های اختصاصی رو صبح می خوندم. بعد از ظهور و شب هم عمومی. متوسط روزی 5 درس اما با بازه طولانی تر. هم از نظر زمان هم محتوی. مثلا یک فصل ریاضی رو تو دو روز صبح تموم می کردم. اما هر روز به جای یک ساعت و رب، سه ساعت می خوندم.
بزارین برنامه یک روزم رو بگم.
مثلا من صبح ساعت 8/5 کتابخونه بودم. تا 11/5 ریاضی. تا اذان فیزیک. استراحت و یه نهار مختصر. تا چهار ادبیات. و تا 7 دین و زندگی. میومدم خونه و شام و یه استراحت. تا 11 یا 12 عربی. می خوابیدم. صبح فردا باز هم همون درسا رو می خوندم. اما اینبار فقط تست می زدم. تا هر جا می رسیدم.
خیالم راحت بود که اون مبحث تموم شد. بهتون بگم که هر چی بازه های زمانی درس خوندن کم بشه. مطالعه مفید شما هم پایین میاد.پس سعی کنین درس رو پیوسته بخونین. مثلا 4 ساعت رو اختصاص بدین به یه درس.
اما نگران زمان هم نباشین. با این شیوه زمان زیاد میارین.الان 7-8 ساعت واسه شما عالیه. من خودم تابستون اتفاق می افتاد که برنامه خودم رو هم نمی رسیدم انجام بدم.تازهماه رمضون که دیگه گفتن نداره.
نگران درس خوندن نباشین. اگه مصمم باشین می تونین اونو تا 13-13 هم برشونین. براتون آرزوی موفقیت می کنم.

حیدری

ساعت21:48---15 تير 1391

پاسخ:من از مسئولین دانشگاه آزاد پوزش می خوام. قصد توهین ندارم.

سوال دانشگاه آزاد و سنجش رو دو گروه با تفکرات متفاوت طرح می کنن. واسه همین نگرشی که توشون خوابیده متفاوته. پس نمی شه رو آزاد برای سراسری حساب باز کرد
پاسخ: ممنون الان فهمیدم

ej

ساعت15:11---11 تير 1391

[وب سایت]

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم،بصیرمان کن تا اسیر بر نگردیم .

و آزادمان کن تا اسیر بر نگردیم ...

حسن

ساعت9:01---10 تير 1391

[وب سایت] - [ایمیل]

سلام بسيار زيبا بود اين خاطره رو از حاج محمد طاهري شنيدم اين شهيد همرزم ايشون بوده ميگفت لحظات آخر بالاي سرش رفتم ببينم لباش تكون ميخوره چي داره ميگه ديدم ميگه يازهرا يازهرا...

والفجر8

ساعت12:05---9 تير 1391

[وب سایت]

سلام...
بابت اشتباهم عذر می خوام.
ممنون که اومدید و خوندید.
یا حسین...

حسن بلبلی

ساعت11:56---9 تير 1391

[وب سایت]

[قلب][گل][قلب]اللهم[گل]عجل[قلب]لولی ک[گل]الفرج[قلب][گل][قلب]

و جعلنا من اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

[قلب][گل][قلب]اللهم[گل]عجل[قلب]لو لیک[گل]الفرج[قلب][گل][قلب]

پر می‌زند دلم به هوای غزل، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟

گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟

تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگ‌های سبزِِ سرآغاز سال کو؟

رفتیم و پرسش دل ما بی‌جواب ماند
حال سؤال و حوصله‌‌ی قیل و قال کو؟

[قلب][گل][قلب]اللهم[گل]عجل[قلب]لو لیک[گل]الفرج[قلب][گل][قلب]

و جعلنا من اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

[قلب][گل][قلب]اللهم[گل]عجل[قلب]لو لیک[گل]الفرج[قلب][گل][قلب]

والفجر8

ساعت18:20---8 تير 1391

[وب سایت]

سلام...
ممنون که اومدید.
این تلاوت قرانی که برای وبلاگتون گذاشتید خیلی زیباست.
متنتون خیلی خیلی قشنگه.
بدجوری چشمام رو از اشک خیس کرد.
خدا اجرتون بده که یه باره دیگه چشمامو مجبور کردید که برای یه چیز با ارزش اشک بریزه.
یا حسین....

والفجر8

ساعت15:57---8 تير 1391

[وب سایت]

سلام...
یه مدتی نبودم و دنیا منو درگیر خودش کرده بود.
اما الان دارم دوباره راه اسمون رو پیش میگیرم.
یه متن زدم در مورد علمدار جبهه ها.
خیلی دوست دارم که نظرتون رو بدونم.
یا حسین....

Alireza

ساعت12:59---8 تير 1391

[وب سایت]

سلام
خواستم ازتون بخاطره اینکه وبلاگمو از پیوندهاتون پاک کردین تشکر کنم

نازنین

ساعت12:10---5 تير 1391

[وب سایت]

سلام
ببخشید انقدر تاخیر داشتم
امتحانای دانشگاه دیگه برای ادم وقتن نمیذاره...
بابت چیزی که میخواستی باید بگم. اول سعی کن تا جایی که توان داری خودت درس بخونی.قبول شدن توی دانشگاه سراسری فقط بستگی به توانایی و تلاش خودت داره.اینو برای این میگم که خودم دانشگاه سراسری درس میخونم.ولی برای شرکت توی آزمون سعی کن آرمونای قلمچی رو شرکت کنی.چون حداقل کاری که برات میکنه اینه که چون هر دوهفته یکبار آزمون میدی دیگه روز کنکور استرس نداری.بعدشم اینکه یه برنامه بهت میدن که از سردرگمی در میای و میدونی چی بخونی.آزمون های آموزش و پرورش هم خوبه.تقریبا شبیه سوالای کنکور هست....
اگه واقعا قصدت قبولیه کنکوره از تابستان شروع کن به درس خوندن
امیدوارم موفق باشی
ببخشید که دیر جولب دادم

پلاک های خاکی

ساعت20:16---4 تير 1391

اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک

همسفر جامانده

ساعت22:37---2 تير 1391

[وب سایت]

سلام همسنگر ببخشید الان لینکتون کردم
با اجازتون مطلبتونو با ذکر منبع میذارم توی وبلاگم
یا علی

حجاب

ساعت20:18---2 تير 1391

[وب سایت]

سلام باشه سر میزنم

همسفر جامانده

ساعت15:54---2 تير 1391

[وب سایت]

سلام همسنگر عزیز وبلاگ خیلی زیبایی دارید
مطلبتون خیلی زیبا بود
اجرکم عند الله
حسینی باشید همیشه ...
با افتخار لینک شدید
ممنون از حضورتون ...
اعیاد شعبانیه بر شما مبارک باد

حجاب

ساعت9:43---2 تير 1391

[وب سایت]

سلام

با من دعای ندبه میخوانی به روزم خوشحال میشم اگه سربزنین[گل]

حجاب

ساعت8:49---2 تير 1391

سلام دوباره



اگه دوست داشته باشین با نام حجاب وآدرس

http://31077.blogfa.com/شما هم مرا لینک کنین



التماس دعا.............

حجاب

ساعت8:46---2 تير 1391

[وب سایت]

سلام
با افتخار لینک شدین@};

مهدی

ساعت18:54---31 خرداد 1391

[وب سایت] - [ایمیل]

سلام ..

ممنون و متشکر از اينکه به وب بنده سر زديد ...
بنده يه مدت نبودم .. اگر جواب ندادم ببخشيد ..

تشکر ..

الان هستم .. کاري داشتيد در خدمتم ...

مهدی

ساعت14:08---31 خرداد 1391

[وب سایت] - [ایمیل]

سلام ..

ممنون و متشکر از اینکه به وب بنده سر زدید ...
بنده یه مدت نبودم .. اگر جواب ندادم ببخشید ..

تشکر ..

الان هستم .. کاری داشتید در خدمتم ...

مشکات

ساعت7:15---31 خرداد 1391

سلام برادر
لینک شدید
التماس دعا

پلاک شهید

ساعت19:33---30 خرداد 1391

[وب سایت]

گرفته غم گریبانم خدایا / من از این غم گریزانم خدایا
یکی در دل برای من نمانده / چرا امشب پریشانم خدایا
برای که بنالم من ز سینه / دل پر خون که خواهانم خدایا
قلم با دل در این دفتر نویسم / شدند تنها رفیقانم خدایا . . .

مسافر

ساعت13:07---30 خرداد 1391

[وب سایت]

سلام
ممنون خيلي خوب بود............


ياعلي التماس دعا

مشکات

ساعت8:19---30 خرداد 1391

[وب سایت]

سلام
مبعث بر شما هم مبارک
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم[گل]
آدرس جدید:
http://tbzmeshkat.blogfa.com/

حيدري

ساعت19:59---29 خرداد 1391

[وب سایت]

سلام. ممنونم كه سر زدين.
اين داستان هم كه از جمله راستانه بسيار زيبا بود. حس عجيبي رو القا مي كرد. خدا ما رو هم از زمره خادمان بانو فاطمه الزهرا قرار بده.
موفق باشين

رامین

ساعت17:40---29 خرداد 1391

[وب سایت]

و آن شب تا سحر غار حرا خورشید باران بود

زمان،دل بی قرار لحظه تکوین قرآن بود

سکوت لحظه ها را می شکست از آه خود مردی

که در هر قطره اشک او غمی دیرین نمایان بود

امین مکه را می گویم آن نارفته مکتب را

یتیم خسته آری او که چندین سال چوپان بود

هُبَل آن سو میان کعبه در آشفته خوابی سرد

و عزی غرق حیرت از خدا بودن پشیمان بود

حضور عرشیان را در حریم خود حرا حس کرد

که «اقرأباسم ربک» یا محمد ذکر آنان بود
مبعث برتمام شمامبارك

آتنا س م

ساعت15:22---29 خرداد 1391

[وب سایت] - [ایمیل]

سلام از حضور شما در جام صبوحی سپاسگزارم
موفق و منصور باشید همواره

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: